شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

ساعت ویکتوریا
+ باز قصه .قصه بيتابي و بي خوابي ميرمهنا بودوپناه بردنش به ساحل بي تاب و بي خواب ريگ.و جنون که با عشق هيچ فاصله ايي نداشت.خدايا.خوارم کن اما مردم ازارم مکن.خدايا .اگر کاشتن اسير چيدنم ميکند بيکارم کن.اگر انديشه خيانت به دوستان بر سرم افتاد بر سر دارم کن.خدايا.بي مصرفم مکن.عياشم مکن .وراجم مکن.در به درم کن اما دلبسته به زر و زيورم مگن.خدايا خوف از ظالم را در من بميران.
ساعت ویکتوریا
شهيدان مظلومند
رتبه 0
0 برگزیده
111 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top